|لندن
اعتراضات خشونتآمیز در ایران که وارد ششمین روز خود در سهشنبه شد، چندین نیروی زیربنایی و بیثباتکننده در جامعه ایران، از جمله خشم نسبت به رهبری عالی روحانی و درجهای از خشم نسبت به برخی از تعهدات ارزنده دولت در سیاست خارجی را آشکار کرد.
این تظاهرات، که بدترین صحنههای ناآرامی را در جمهوری اسلامی از زمان حضور میلیونها نفر به خیابانها بر سر رای مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری در سال 2009 به نمایش گذاشته است، تاکنون 22 کشته برجای گذاشته است. آنها همچنین یک اشتباه محاسباتی سیاسی توسط دشمنان تندرو رئیس جمهور حسن روحانی را با راه اندازی تظاهرات در تلاش برای بی اعتبار کردن سیاست های اقتصادی وی و سپس مشاهده آنها به شدت از کنترل خارج کرده اند.
تحلیلگران در ایران می گویند با این حال، اعتراضات اساساً بیش از هر چیز دیگری به اقتصاد مربوط می شود: فقر و بیکاری سرسختانه، شکست در استخراج سود صلح از توافق هسته ای سال 2015 و مشکل تداوم فساد ریشه دار. یکی از فریادهای تجمع خود آقای روحانی در انتخابات گذشته.
اعتراضات در مشهد مقدس به عنوان تلاش جناح های تندرو برای تضعیف روحانی آغاز شد. اما در حالی که آنها به چالش عمومی گستردهتر و سراسری علیه رهبری عالی ایران تبدیل شدهاند، معترضان حتی از گوشههای دوردست کشور که اغلب به عنوان سنگرهای حمایت از رژیم شناخته میشوند، پوسترهای رهبر معظم ایران، آیتالله علی خامنهای را پاره کرده و شعار «مرگ» سر میدهند. به دیکتاتور!»
تعداد مردم در خیابانها بسیار کمتر از سال 2009 است - در مجموع چند ده هزار نفر، این بار به نظر میرسد - اما این اعتراضات به دلیل مجموعهای از دلایل نارضایتی، از جمله بودجه ریاضتی اخیر روحانی، تقویت شده است.
با این حال، آیتالله خامنهای در اولین اظهارنظر علنی خود از زمان آغاز خشونتها، «دشمنان ایران را با استفاده از ابزارهای مختلف از جمله پول، سلاح، ابزار سیاسی و دستگاههای امنیتیشان، برای آسیب رساندن به جمهوری اسلامی متهم کرد».
خامنه ای گفت: دشمن منتظر فرصت است، شکافی وارد شود و دخالت کند.
او هیچ اشارهای به فلاکت اقتصادی نکرد، اگرچه چنین نگرانیهایی – و کارت امتیازی شطرنجی اقتصادی روحانی – در انتخابات ریاستجمهوری در ماه مه گذشته غالب بود. همزمان با افزایش اعتراضات، روحانی گفت که اقتصاد به «عمل جراحی بزرگ» نیاز دارد و «مردم از فساد خشمگین هستند و خواستار شفافیت هستند».
نه به غزه، نه به لبنان.
یکی از هدفهای شعارهای معترضان، طرح چند ساله و پرهزینه قدرت ایران در خارج از کشور، به ویژه در سوریه، عراق و لبنان بوده است، جایی که ایران میلیاردها دلار برای حمایت از بشار اسد، رئیسجمهور سوریه و ایجاد شبهنظامیان شیعه در عراق هزینه کرده است. مبارزه با دولت اسلامی (داعش) و تضمین قدرت نظامی متحد حیاتی آن، جنبش شیعی لبنان، حزب الله.
در حالی که این تلاش بیش از هر زمان دیگری از زمان انقلاب اسلامی 1979 به ایران نفوذ و اهرم فشار در سراسر خاورمیانه داده است - و فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، سرلشکر قاسم سلیمانی را به یک قهرمان ملی در ایران تبدیل کرده است . هزینه برخی از ابروها را افزایش داده است.
سوریه را ترک کنید، برای ما راه حلی پیدا کنید! یکی از شعارهایی است که در خیابانها شنیده میشود، جایی که رسانههای اجتماعی و حتی تلویزیون دولتی ساختمانها و خودروها را در آتش نشان میدهند و پایگاههای نظامی را مورد حمله قرار میدهند. شعار دیگر این بود: نه غزه، نه لبنان، جانمان را فدای ایران می کنیم.
از بیرون، ممکن است ارتباط بین هزینههای مداخله ایران در خارج از کشور و مقیاس فاجعه اقتصادی داخلی آسان به نظر برسد. اما تحلیلگران داخل کشور می گویند که وضعیت بی سابقه کنونی ایران در خاورمیانه احتمالاً به قیمت رونق اقتصادی در داخل کشور ایجاد نشده است، جایی که سوءمدیریت و فساد عوامل مهم تری هستند.
صادقانه بگویم، اینها استدلال هایی هستند که معترضان سعی می کنند پشت آن پنهان شوند. سعید لیلاز، اقتصاددان اصلاح طلب و مشاور سابق رئیس جمهور در تهران که مدتی را به دلیل وابستگی های اصلاح طلبانه خود در زندان گذرانده، می گوید: من معتقد نیستم که حتی نیم درصد از تولید ناخالص داخلی ایران به سوریه یا یمن اختصاص داده شود.
آقای لیلاز می گوید: «اینها استدلال است، اما مردم فقیر هستند. این واقعیتی است که حدود 30 میلیون ایرانی زیر خط فقر نسبی قرار دارند.
میلیون ها نفر گرسنه هستند
تولید ناخالص داخلی ایران در پنج سال گذشته تقریباً 20 درصد رشد داشته است و تورم در طول 4 تا 1/2 سال ریاست جمهوری روحانی از 40 درصد به 10 درصد کاهش یافته است. اما قیمت مواد غذایی همچنان بالاست و تعداد کمی از ایرانیان مزایای توافق هستهای مهم را احساس میکنند، توافقی که روحانی وعده داده بود که با برداشته شدن تحریمهای آمریکا و دیگر تحریمها رفاه به همراه خواهد داشت.
مقامات اعلام کرده اند که ۱۲ میلیون ایرانی از جمعیت ۸۱ میلیونی زیر خط فقر «مطلق» به سر می برند. لیلاز پیشنهاد می کند که حدود 3 میلیون ایرانی هر شب گرسنه به رختخواب بروند.
لیلاز می گوید برای کشوری که در دهه گذشته صدها میلیارد دلار درآمد نفتی دریافت کرده است، «این نشان می دهد که دولت ایران عملکرد کاملاً بدی دارد».
با این حال، او تخمین میزند که تنها 20000 یا 30000 نفر در سراسر کشور در اعتراضات کنونی شرکت میکنند، که بسیاری از آنها طبقه پایینتر و کارگر هستند – نه طبقه متوسط بزرگ ایران که ستون فقرات اعتراضات بسیار بزرگتر جنبش سبز در سال 2009 را تشکیل داد. جناح و رهبران عمده اصلاح طلب ایران تاکنون از ناآرامی های کنونی دوری کرده اند.
فرماندهان میگویند که مداخلات جذب مشتری کسب و کار ایران در خارج از کشور – ظاهراً برای مبارزه با داعش و «تروریستها» فراتر از مرزهای ایران، و از نظر آنها به عنوان ابزاری برای صدور انقلاب ایران از طریق نیروهای نیابتی شیعه – از دیرباز موضوع شکایت در شرایط سخت بوده است.
یک تحلیلگر باسابقه سیاسی در تهران که خواسته است این کار را نکنید، می گوید: «این منطقی است که بسیاری از مردم به این نتیجه برسند وقتی این همه بیکاری وجود دارد، کارخانه ها مردم را بیکار می کنند و بسیاری از افراد خارج از دانشگاه نیز شغلی ندارند. نامگذاری شود. "مردم فکر می کنند: "چرا دولت ما به جای ایجاد شغل برای ما، این همه پول خرج می کند؟" این یک فرض نسبتاً گسترده است.»
در سال 2009 نیز شعارهای مشابهی در مورد حمایت ایران از غزه و جنگ حزب الله با اسرائیل در سال 2006 و پرداخت های کلان ایران پس از آن برای کمک به بازسازی پایگاه های حزب الله در بیروت و جنوب لبنان ظاهر شد.
پول نقد برای مؤسسات مذهبی
اما اخیراً مسائل اقتصادی دیگری در ایران خبرساز شده است. به عنوان مثال، روحانی ماه گذشته برای اولین بار انتقاد کرد و توضیح داد که چگونه حجم زیادی از پول نقد به نهادهای مذهبی و فرهنگی داده می شود و نقش بزرگی که آنها در اقتصاد ایران ایفا می کنند. بودجه او کاهش رفاه و افزایش قیمت سوخت را پیشنهاد کرد.
علاوه بر این، میلیونها سرمایهگذار نیز از فروپاشی شرکتهای وامدهنده غیرمجاز که در دوران آزادگی محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق رشد کردهاند، آسیب دیدهاند.
"آقای. روحانی کار خوبی انجام داد تا روشن کند که پول در کشور کجا می رود.» این تحلیلگر تهرانی می گوید.
او میگوید: «چیزهای کوچک بسیار زیادی وجود دارد، اما وقتی آنها را کنار هم میگذارید، پسزمینه بسیار جالبی برای وقوع این شورش ایجاد میشود. "این در خلاء اتفاق نمی افتد."
همچنین یک گلایه اساسی وجود ندارد، با مجموعه ای از نگرانی های اقتصادی - از جمله هزینه مداخله خارجی - همه در کنار هم.
مجتبی موسوی، تحلیلگر محافظه کار و بنیانگذار وب سایت IransView.com، با اشاره به شعارهای مشابه علیه حمایت ایران از مبارزان فلسطینی و حزب الله در سال 2009، می گوید: «همیشه بخشی از افراط گرایان مخالف نقش ایران در جهان اسلام هستند.
آقای موسوی میگوید: «آنها در رسانههای [غربی] شروع به صحبت در مورد پولهایی کردند که در کشورهای خارجی خرج میشود... اما نکته مهم این است که علیرغم تبلیغات قدرتمندشان، این بار بسیاری از اصلاحطلبان از نقش ایران در سوریه، عراق و غیره حمایت میکنند». .
او میگوید: «شعارهای علیه نقش ایران در سوریه حتی در تظاهراتها چندان محبوب نیست. مردم فقیر ممکن است از فساد ناامید شوند، اما می دانند که نیروی قدس برای امنیت آنها ضروری است.
تغییر لحن در رسانه های خط سخت
با تکامل اعتراضات، موازنه دقیق سایت افزایش مشتری رسانههای تندرو در ایران نیز ایجاد شده است، رسانههایی که - مانند تعدادی از مقامات تندرو - ابتدا از اعتراضات به عنوان شکایتی مشروع از روحانی حمایت کردند، اما اکنون شاهد نتیجه معکوس این تلاشها بودهاند.
به عنوان مثال، روزنامه کیهان در آغاز تظاهرات روز 28 دی، آنها را قیام مردمی توصیف کرد. با این حال، کیهان تا 2 ژانویه، با انعکاس تعجب در رهبری ایران از سرعت خارج شدن تظاهرات از کنترل و تبدیل شدن به مخرب، گفت که آشوبگران "کوچکتر از بقایای بی ارزش داعش" بودند.
چنین تغییری بیتوجه نخواهد ماند، زیرا مقامات قضایی ایران اعلام میکنند که سرکوب قریبالوقوع است و مجرمان ممکن است با اتهام «جنگ با خدا» روبرو شوند - جنایتی در ایران که میتواند مجازات اعدام را در پی داشته باشد.
عباس میلانی، مدیر برنامه مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد، به بیبیسی گفت، در هفتههای قبل از تظاهرات، رهبران ایران «اعتراف کردند که مشکلات اقتصادی جدی وجود دارد و مردم فقیر ایران تحت فشار هستند».
پروفسور میلانی گفت: «حالا ناگهان بیایم و وجود همه این نارضایتی ها را انکار کنم و بگوییم همه اینها تحریک است، همه اینها الهام گرفته از خارجی است، فروش بسیار سختی است. وی خاطرنشان کرد که محافظه کارترین مراکز ایران شاهد برخی از مخرب ترین اعتراضات بوده اند.
«این جاهایی است که مردم بلند می شوند و می گویند، دیگر بس است. میلانی گفت: فساد کافی است، بی کفایتی کافی است، تخصیص مبالغ باورنکردنی پول به مؤسسات مذهبی که اساساً هیچ کاری نمی کنند. این یک انباشته بود... که اکنون به نارضایتی در صفوف مردمی تبدیل شده است که ظاهراً محکمترین پایگاه برای رژیم بودند.»
- جمعه ۰۳ شهریور ۰۲ ۲۱:۴۵ ۱۵ بازديد
- ۰ نظر