سرمربی نیل هریس احساس کرد که گیلینگهام برای یک ساعت در مقابل کولچستریونایتد تیم بهتری بود قبل از اینکه شاهد فروپاشی آنها باشد.
گیلز اولین بازی را مقابل کولچستر که قبلاً برنده نشدهت سایت افزایش مشتری بود، درست بعد از یک ساعت واگذار کردند و به میهمان اجازه دادند تا دوباره در دقیقه 77 و 82 ضربه بزنند تا به پیروزی 3-0 دست یابند.
هریس میگوید: «باختن هر بازی دردناک است، چیزی که از آن ناامید شدهام این است که پس از واگذاری اولین بازی، در آن جا ماندیم، سینک آشپزخانه را در پنج یا 10 دقیقه آخر به سمت آنها پرتاب کنیم.
"آنچه ناامید کننده بود نحوه گلزنی و این واقعیت بود که در نیم ساعت گذشته از بین رفتیم.
ما در نیمه اول تیم بهتری بودیم، صادقانه آموزش سئو سایت بگویم، من فکر میکردم یک ساعت تیم بهتری بودیم تا اینکه گل اول آنها و گل کمی ما را از بین برد، سپس مجبور شدیم آن را تعقیب کنیم.
کولچستر با یک برنامه بازی آمد، تا بنشیند و از فضا محافظت کند و جلوی ما را بگیرد که پشت سر آنها و وارد مناطق خوب شویم. ما تعداد زیادی توپ در اختیار داشتیم، آیا به اندازه کافی با توپ کار کردیم؟ احتمالا نه.
"گل اول قرار بود کلیدی باشد، مانند چهار بازی اول که ما آنها را به ثمر رساندیم و دیدیم. کولچستر به گل رسید و توانست در ضدحمله به ما ضربه بزند.
من به مدت 60 دقیقه گفتم که هیچ مشکلی ندیدم، یک سیوی که جیک (ترنر) باید انجام می داد، یک موقعیت در ضدحمله که آنها داشتند و ما فقط خودکشی کردیم.
"آنها واقعا گل های ضعیفی بودند که دریافت کردند، که در چهار هفته اول فصل ما نبودیم.
من خیلی از بچه ها ناراحت نیستم، آنها به عنوان یک گروه عملکرد درخشانی داشته اند، اما امروز در یک سوم پایانی حریف به اندازه کافی خلاق نبودیم و گل های واقعا ضعیفی دریافت کردیم، که برای تیمی که تا به حال داشته است. چهار کلین شیت بسیار خیره کننده است.
این فقط نشان می دهد که من در مورد تصادفی بودن لیگ 2 صحبت کردم، هر کسی می تواند هر کسی را در لیگ 2 شکست دهد و این نشان داده است.
این یادآوری است که لیگ 2 چیست، خدمات سئو یعنی لیگ 2.
من یک نگاه اجمالی به چند امتیاز (بعد از مسابقه) گرفتم و یکی از آنها Swindon 6 Crawley 0 بود، از کجا آمده است!؟ نشان می دهد و همه مدیران می گویند، این خیلی تصادفی است.
به همین دلیل است که من در مورد نگاه کردن به جدول بعد از 12 بازی صحبت می کنم. شما باید اجازه دهید آن را آرام کند و مردم راه خود را پیدا کنند.
ما قرار بود یک بازی را در جایی ببازیم و من از نتیجه بازی ناامید هستم، بله. اگر می خواهید ببازید، 1-0 یا 2-1 ببازید و در انتها چکش و زبان را به سمت آن پرتاب کنید تا تلاش کنید و گل بزنید.
«وقتی دو یا سه نفر پایین میروی، به خودت فرصتی نمیدهی، مخصوصاً وقتی به ۱۰ مرد هم میرسی.»
در طغیان خشم هزاران معترض ایرانی، مردم جان باختند و سیاست خارجی و رهبران ارشد کشور محکوم شدند. به گفته تحلیلگران، اما عامل محرک بیش از هر چیز اقتصاد است.
اعتراضات خشونتآمیز در ایران که وارد ششمین روز خود در سهشنبه شد، چندین نیروی زیربنایی و بیثباتکننده در جامعه ایران، از جمله خشم نسبت به رهبری عالی روحانی و درجهای از خشم نسبت به برخی از تعهدات ارزنده دولت در سیاست خارجی را آشکار کرد.
این تظاهرات، که بدترین صحنههای ناآرامی را در جمهوری اسلامی از زمان حضور میلیونها نفر به خیابانها بر سر رای مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری در سال 2009 به نمایش گذاشته است، تاکنون 22 کشته برجای گذاشته است. آنها همچنین یک اشتباه محاسباتی سیاسی توسط دشمنان تندرو رئیس جمهور حسن روحانی را با راه اندازی تظاهرات در تلاش برای بی اعتبار کردن سیاست های اقتصادی وی و سپس مشاهده آنها به شدت از کنترل خارج کرده اند.
تحلیلگران در ایران می گویند با این حال، اعتراضات اساساً بیش از هر چیز دیگری به اقتصاد مربوط می شود: فقر و بیکاری سرسختانه، شکست در استخراج سود صلح از توافق هسته ای سال 2015 و مشکل تداوم فساد ریشه دار. یکی از فریادهای تجمع خود آقای روحانی در انتخابات گذشته.
اعتراضات در مشهد مقدس به عنوان تلاش جناح های تندرو برای تضعیف روحانی آغاز شد. اما در حالی که آنها به چالش عمومی گستردهتر و سراسری علیه رهبری عالی ایران تبدیل شدهاند، معترضان حتی از گوشههای دوردست کشور که اغلب به عنوان سنگرهای حمایت از رژیم شناخته میشوند، پوسترهای رهبر معظم ایران، آیتالله علی خامنهای را پاره کرده و شعار «مرگ» سر میدهند. به دیکتاتور!»
تعداد مردم در خیابانها بسیار کمتر از سال 2009 است - در مجموع چند ده هزار نفر، این بار به نظر میرسد - اما این اعتراضات به دلیل مجموعهای از دلایل نارضایتی، از جمله بودجه ریاضتی اخیر روحانی، تقویت شده است.
با این حال، آیتالله خامنهای در اولین اظهارنظر علنی خود از زمان آغاز خشونتها، «دشمنان ایران را با استفاده از ابزارهای مختلف از جمله پول، سلاح، ابزار سیاسی و دستگاههای امنیتیشان، برای آسیب رساندن به جمهوری اسلامی متهم کرد».
خامنه ای گفت: دشمن منتظر فرصت است، شکافی وارد شود و دخالت کند.
او هیچ اشارهای به فلاکت اقتصادی نکرد، اگرچه چنین نگرانیهایی – و کارت امتیازی شطرنجی اقتصادی روحانی – در انتخابات ریاستجمهوری در ماه مه گذشته غالب بود. همزمان با افزایش اعتراضات، روحانی گفت که اقتصاد به «عمل جراحی بزرگ» نیاز دارد و «مردم از فساد خشمگین هستند و خواستار شفافیت هستند».
نه به غزه، نه به لبنان.
یکی از هدفهای شعارهای معترضان، طرح چند ساله و پرهزینه قدرت ایران در خارج از کشور، به ویژه در سوریه، عراق و لبنان بوده است، جایی که ایران میلیاردها دلار برای حمایت از بشار اسد، رئیسجمهور سوریه و ایجاد شبهنظامیان شیعه در عراق هزینه کرده است. مبارزه با دولت اسلامی (داعش) و تضمین قدرت نظامی متحد حیاتی آن، جنبش شیعی لبنان، حزب الله.
سوریه را ترک کنید، برای ما راه حلی پیدا کنید! یکی از شعارهایی است که در خیابانها شنیده میشود، جایی که رسانههای اجتماعی و حتی تلویزیون دولتی ساختمانها و خودروها را در آتش نشان میدهند و پایگاههای نظامی را مورد حمله قرار میدهند. شعار دیگر این بود: نه غزه، نه لبنان، جانمان را فدای ایران می کنیم.
از بیرون، ممکن است ارتباط بین هزینههای مداخله ایران در خارج از کشور و مقیاس فاجعه اقتصادی داخلی آسان به نظر برسد. اما تحلیلگران داخل کشور می گویند که وضعیت بی سابقه کنونی ایران در خاورمیانه احتمالاً به قیمت رونق اقتصادی در داخل کشور ایجاد نشده است، جایی که سوءمدیریت و فساد عوامل مهم تری هستند.
صادقانه بگویم، اینها استدلال هایی هستند که معترضان سعی می کنند پشت آن پنهان شوند. سعید لیلاز، اقتصاددان اصلاح طلب و مشاور سابق رئیس جمهور در تهران که مدتی را به دلیل وابستگی های اصلاح طلبانه خود در زندان گذرانده، می گوید: من معتقد نیستم که حتی نیم درصد از تولید ناخالص داخلی ایران به سوریه یا یمن اختصاص داده شود.
آقای لیلاز می گوید: «اینها استدلال است، اما مردم فقیر هستند. این واقعیتی است که حدود 30 میلیون ایرانی زیر خط فقر نسبی قرار دارند.
میلیون ها نفر گرسنه هستند
تولید ناخالص داخلی ایران در پنج سال گذشته تقریباً 20 درصد رشد داشته است و تورم در طول 4 تا 1/2 سال ریاست جمهوری روحانی از 40 درصد به 10 درصد کاهش یافته است. اما قیمت مواد غذایی همچنان بالاست و تعداد کمی از ایرانیان مزایای توافق هستهای مهم را احساس میکنند، توافقی که روحانی وعده داده بود که با برداشته شدن تحریمهای آمریکا و دیگر تحریمها رفاه به همراه خواهد داشت.
مقامات اعلام کرده اند که ۱۲ میلیون ایرانی از جمعیت ۸۱ میلیونی زیر خط فقر «مطلق» به سر می برند. لیلاز پیشنهاد می کند که حدود 3 میلیون ایرانی هر شب گرسنه به رختخواب بروند.
لیلاز می گوید برای کشوری که در دهه گذشته صدها میلیارد دلار درآمد نفتی دریافت کرده است، «این نشان می دهد که دولت ایران عملکرد کاملاً بدی دارد».
با این حال، او تخمین میزند که تنها 20000 یا 30000 نفر در سراسر کشور در اعتراضات کنونی شرکت میکنند، که بسیاری از آنها طبقه پایینتر و کارگر هستند – نه طبقه متوسط بزرگ ایران که ستون فقرات اعتراضات بسیار بزرگتر جنبش سبز در سال 2009 را تشکیل داد. جناح و رهبران عمده اصلاح طلب ایران تاکنون از ناآرامی های کنونی دوری کرده اند.
فرماندهان میگویند که مداخلات جذب مشتری کسب و کار ایران در خارج از کشور – ظاهراً برای مبارزه با داعش و «تروریستها» فراتر از مرزهای ایران، و از نظر آنها به عنوان ابزاری برای صدور انقلاب ایران از طریق نیروهای نیابتی شیعه – از دیرباز موضوع شکایت در شرایط سخت بوده است.
یک تحلیلگر باسابقه سیاسی در تهران که خواسته است این کار را نکنید، می گوید: «این منطقی است که بسیاری از مردم به این نتیجه برسند وقتی این همه بیکاری وجود دارد، کارخانه ها مردم را بیکار می کنند و بسیاری از افراد خارج از دانشگاه نیز شغلی ندارند. نامگذاری شود. "مردم فکر می کنند: "چرا دولت ما به جای ایجاد شغل برای ما، این همه پول خرج می کند؟" این یک فرض نسبتاً گسترده است.»
در سال 2009 نیز شعارهای مشابهی در مورد حمایت ایران از غزه و جنگ حزب الله با اسرائیل در سال 2006 و پرداخت های کلان ایران پس از آن برای کمک به بازسازی پایگاه های حزب الله در بیروت و جنوب لبنان ظاهر شد.
پول نقد برای مؤسسات مذهبی
اما اخیراً مسائل اقتصادی دیگری در ایران خبرساز شده است. به عنوان مثال، روحانی ماه گذشته برای اولین بار انتقاد کرد و توضیح داد که چگونه حجم زیادی از پول نقد به نهادهای مذهبی و فرهنگی داده می شود و نقش بزرگی که آنها در اقتصاد ایران ایفا می کنند. بودجه او کاهش رفاه و افزایش قیمت سوخت را پیشنهاد کرد.
علاوه بر این، میلیونها سرمایهگذار نیز از فروپاشی شرکتهای وامدهنده غیرمجاز که در دوران آزادگی محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق رشد کردهاند، آسیب دیدهاند.
"آقای. روحانی کار خوبی انجام داد تا روشن کند که پول در کشور کجا می رود.» این تحلیلگر تهرانی می گوید.
او میگوید: «چیزهای کوچک بسیار زیادی وجود دارد، اما وقتی آنها را کنار هم میگذارید، پسزمینه بسیار جالبی برای وقوع این شورش ایجاد میشود. "این در خلاء اتفاق نمی افتد."
همچنین یک گلایه اساسی وجود ندارد، با مجموعه ای از نگرانی های اقتصادی - از جمله هزینه مداخله خارجی - همه در کنار هم.
مجتبی موسوی، تحلیلگر محافظه کار و بنیانگذار وب سایت IransView.com، با اشاره به شعارهای مشابه علیه حمایت ایران از مبارزان فلسطینی و حزب الله در سال 2009، می گوید: «همیشه بخشی از افراط گرایان مخالف نقش ایران در جهان اسلام هستند.
آقای موسوی میگوید: «آنها در رسانههای [غربی] شروع به صحبت در مورد پولهایی کردند که در کشورهای خارجی خرج میشود... اما نکته مهم این است که علیرغم تبلیغات قدرتمندشان، این بار بسیاری از اصلاحطلبان از نقش ایران در سوریه، عراق و غیره حمایت میکنند». .
او میگوید: «شعارهای علیه نقش ایران در سوریه حتی در تظاهراتها چندان محبوب نیست. مردم فقیر ممکن است از فساد ناامید شوند، اما می دانند که نیروی قدس برای امنیت آنها ضروری است.
تغییر لحن در رسانه های خط سخت
با تکامل اعتراضات، موازنه دقیق سایت افزایش مشتری رسانههای تندرو در ایران نیز ایجاد شده است، رسانههایی که - مانند تعدادی از مقامات تندرو - ابتدا از اعتراضات به عنوان شکایتی مشروع از روحانی حمایت کردند، اما اکنون شاهد نتیجه معکوس این تلاشها بودهاند.
به عنوان مثال، روزنامه کیهان در آغاز تظاهرات روز 28 دی، آنها را قیام مردمی توصیف کرد. با این حال، کیهان تا 2 ژانویه، با انعکاس تعجب در رهبری ایران از سرعت خارج شدن تظاهرات از کنترل و تبدیل شدن به مخرب، گفت که آشوبگران "کوچکتر از بقایای بی ارزش داعش" بودند.
چنین تغییری بیتوجه نخواهد ماند، زیرا مقامات قضایی ایران اعلام میکنند که سرکوب قریبالوقوع است و مجرمان ممکن است با اتهام «جنگ با خدا» روبرو شوند - جنایتی در ایران که میتواند مجازات اعدام را در پی داشته باشد.
عباس میلانی، مدیر برنامه مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد، به بیبیسی گفت، در هفتههای قبل از تظاهرات، رهبران ایران «اعتراف کردند که مشکلات اقتصادی جدی وجود دارد و مردم فقیر ایران تحت فشار هستند».
پروفسور میلانی گفت: «حالا ناگهان بیایم و وجود همه این نارضایتی ها را انکار کنم و بگوییم همه اینها تحریک است، همه اینها الهام گرفته از خارجی است، فروش بسیار سختی است. وی خاطرنشان کرد که محافظه کارترین مراکز ایران شاهد برخی از مخرب ترین اعتراضات بوده اند.
«این جاهایی است که مردم بلند می شوند و می گویند، دیگر بس است. میلانی گفت: فساد کافی است، بی کفایتی کافی است، تخصیص مبالغ باورنکردنی پول به مؤسسات مذهبی که اساساً هیچ کاری نمی کنند. این یک انباشته بود... که اکنون به نارضایتی در صفوف مردمی تبدیل شده است که ظاهراً محکمترین پایگاه برای رژیم بودند.»
رهبران اروپایی بیم آن دارند که زمان کافی برای متقاعد کردن رئیس جمهور ترامپ برای لغو توافق بین المللی برای متوقف کردن جاه طلبی های هسته ای ایران در حال اتمام است.
رئیس جمهور ایالات متحده باید تا 12 سایت افزایش مشتری می تصمیم بگیرد که آیا ایالات متحده را در توافقنامه 2015 نگه دارد یا خیر، که بر اساس آن ایران موافقت کرد غنی سازی اورانیوم خود را که می تواند برای ساخت بمب مورد استفاده قرار گیرد، محدود کند، در ازای پایان دادن به اکثر تحریم های بین المللی.
متحدان اروپایی واشنگتن، مدافعان سرسخت توافق، آن را بهترین شرط جهان برای جلوگیری از تبدیل شدن تهران به یک قدرت جدید تسلیحات هسته ای می دانند.
چرا این را نوشتیم
توافق برای محدود کردن برنامه هستهای ایران، یکی از بزرگترین اشکالات پرزیدنت ترامپ، این هفته از جهتی دیگر - اسرائیل - مورد حمله قرار گرفت. قوی ترین مدافعان توافق، یعنی کشورهای اروپایی، در مورد آن چه می توانند بکنند؟
اما آقای ترامپ این توافق را "بدترین توافق تاریخ" خوانده است. پس از مذاکرات هفته گذشته در واشنگتن با ترامپ، امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه به خبرنگاران گفت: «نظر من این است که خطر بزرگی برای خروج او وجود دارد». و اعتقادات ترامپ احتمالاً با ارائه تلویزیونی پر هیاهو در روز دوشنبه از سوی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، تقویت شد که ایران را به دلیل دروغگویی در مورد برنامه تسلیحات هسته ای خود قبل از امضای توافق مورد انتقاد قرار داد.
این امر رهبران اروپا را در تنگنا قرار داده است. آنها هیچ نشانه ای از نقض توافق هسته ای توسط ایران نمی بینند و متقاعد شده اند که باقی ماندن در آن بهترین راه برای تضمین ادامه پایبندی تهران است. اما به نظر می رسد ترامپ علیرغم تلاش های اروپا برای منصرف کردن او، متعهد به خروج از توافق است. و اگر ایالات متحده عقب نشینی کند، هزینه های کسب و کار و امنیت اروپایی می تواند بالا باشد.
انیسه بصیری تبریزی، کارشناس مسائل ایران در موسسه Royal United Services، یک اندیشکده مستقر در لندن، می گوید: «همیشه این نگرانی وجود داشت که ایالات متحده از این کشور خارج شود. اما این نگرانی ها در چند روز گذشته عمیق تر شده است. [ یادداشت سردبیر: در نسخه اصلی نام دکتر تبریزی اشتباه نوشته شده است .]
هیچ چیز قبلاً شناخته نشده است؟
آقای نتانیاهو، دشمن آشکار توافق ایران، در یک سخنرانی تلویزیونی که به زبان انگلیسی - آشکارا هدفش ایالات متحده بود، اگر نه شخص ترامپ، - آنچه را که به گفته او شواهدی از برنامه مخفیانه تسلیحات هستهای ایران بود، ارائه کرد. پیش از امضای قرارداد ایران در سال 2015 با آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا.
کارشناسان گفتند نیم تن اسنادی که گفته می شود توسط جاسوسان اسرائیلی از انباری در خارج از تهران گرفته شده است، حاوی هیچ چیز ناشناخته ای نیست. رهبران اروپایی گفتند که در واقع آنها شواهد بیشتری مبنی بر ارزش توافق هسته ای و نه نقص های آن ارائه کردند.
سخنگوی دولت آلمان روز سه شنبه گفت: واضح است که جامعه بین المللی تردید دارد که ایران برنامه هسته ای منحصراً صلح آمیز را انجام می دهد. به همین دلیل بود که توافق هسته ای امضا شد.
بوریس جانسون، وزیر امور خارجه بریتانیا افزود: «این واقعیت که ایران تا سال 2003 تحقیقات حساسی را به صورت مخفیانه انجام میداد، نشان میدهد که چرا ما امروز به بازرسیهای سرزده که طبق توافق هستهای ایران اجازه داده شده است، نیاز داریم». او گفت: «توافق هستهای ایران شروع مجدد چنین تحقیقاتی را برای ایران سختتر میکند». این یک دلیل خوب دیگر برای حفظ توافق است.»
فدریکا موگرینی، مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا، با اشاره به اینکه نتانیاهو پایبندی ایران به توافق را زیر سوال نبرده، خاطرنشان کرد که دقیقاً به این دلیل است که هیچ اعتمادی بین طرفین وجود نداشت، در غیر این صورت ما نیازی به توافق هسته ای نداشتیم. محل."
هیچ اشتهایی برای "رفع" معامله وجود ندارد
آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیانیه خود را در سال 2015، درست قبل از امضای توافق، تکرار کرد که «هیچ نشانه معتبری از فعالیتهای مرتبط با ساخت بمب هستهای پس از سال 2009 در ایران ندارد».
آژانس مستقر در وین 10 گزارش مبنی بر پایبندی ایران به مفاد توافق هسته ای منتشر کرده است. اما ترامپ از امضاکنندگان اروپایی خواسته است تا آنچه را که بهعنوان یک توافق ضعیف میبیند، «اصلاح کنند». دیپلمات های آمریکایی و اروپایی چندین ماه است که در مورد چگونگی بهبود این توافق صحبت می کنند.
کاخ سفید شکایت میکند که مفاد قرارداد فقط برای 10 سال، تا سال 2025 اجرا میشود. این توافق هیچ محدودیتی برای برنامه موشکی بالستیک تهران ندارد. اینکه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی دسترسی بلامانع و فوری به سایت های نظامی ندارند. و اینکه این توافق به نقش فزاینده ایران در منطقه از طریق نیابت ها و حضور نظامی در سوریه، لبنان و یمن نمی پردازد.
به نظر می رسد که این برای ترغیب ترامپ به خروج از توافق کافی باشد. اروپاییها پیشنهاد کردهاند که این توافق را حفظ کنند، اما بر اساس آن برای برآورده کردن نگرانیهای رئیسجمهور ایالات متحده کار کنند. به نظر می رسد که آنها موفقیت چندانی نداشته اند.
همچنین هیچ نشانه ای مبنی بر آمادگی تهران برای بازگشایی توافق برای مذاکره وجود ندارد. دکتر تبریزی میگوید: «ایرانیها هماکنون از این که چقدر از این توافق خارج شدهاند، در منافع اقتصادی شاکی هستند». مطمئن نیستم در حال حاضر چیزی برای آنها جذاب باشد.»
"این به سادگی برای از بین بردن معامله است"
خطرات برای اروپا زیاد است. اگر ترامپ از تمدید معافیت تحریم ها در 12 مه امتناع ورزد، طبق قوانین ایالات متحده، تجارت هر شرکت غیر آمریکایی در ایران را غیرقانونی می کند. الی گرانمایه، کارشناس مسائل ایران در شورای روابط خارجی اروپا، هشدار می دهد که این امر «تجارت و سرمایه گذاری اروپا در ایران را تا سطح اسمی کاهش می دهد». [ یادداشت سردبیر: نسخه اصلی سازمان خانم گرانمایه را اشتباه شناسایی کرده است .]
تحریم ها به این معنی است که هر بانکی که با ایران معامله کند، دسترسی خود را به سیستم مالی ایالات متحده از دست خواهد داد. این به معنای پایان دادن به صادرات نفت ایران و بسیاری از تجارت های دیگر است، زیرا هیچ بانک بین المللی بزرگی آماده انجام معاملات لازم و در نتیجه قربانی کردن تجارت خود در ایالات متحده نخواهد بود.
واشنگتن در سال 2014 زمانی که دادگاه نیویورک به بانک فرانسوی BNP دستور داد تا 8.9 میلیارد دلار برای رفع اتهامات مربوط به نقض تحریمهای ایالات متحده از طریق معامله با ایران، کوبا و سودان، به این بانک بپردازد.
مذاکره کنندگان اروپایی هنوز امیدوارند نصاب پرده مشهد که بتوانند ایالات متحده را متقاعد کنند که به آنها و سایر کشورها معافیت از تحریم ها بدهد. این به آنها اجازه می دهد تا به اندازه کافی با تهران تجارت کنند تا انگیزه اقتصادی برای ماندن در توافق و پایبندی به شرایط محدود کننده هسته ای آن ارائه دهند.
خانم گرانمایه میگوید: «ارزش یک فشار اروپایی برای حفظ ایرانیها در توافق را دارد، اما این کار بسیار دشوار خواهد بود». کاخ سفید به دنبال انزوای اقتصادی ایران است.
تبریزی نیز امید چندانی به چنین رویکرد نرم آمریکا در قبال متحدانش ندارد. او میگوید: «اگر آمریکا بدون هیچ مدرکی مبنی بر نقض ایران و بدون حمایت بینالمللی از این کشور خارج شود، به این معنی است که این تصمیم بر اساس نگرانیهای امنیتی یا نگرانیهای روابط با اتحادیه اروپا نیست.» این صرفاً برای از بین بردن قرارداد است تا مطمئن شویم که دیگر سر جای خود نیست.»
از آنجایی که اسرائیل و ایران در بحبوحه جنگ چند بعدی سوریه به طور فزاینده ای در برابر یکدیگر قرار می گیرند، این روسیه است که خود را بین صخره ضرب المثل و مکان سخت می بیند.
روسیه توانسته است روابط خوبی با ایران و اسرائیل حفظ کند، حتی در شرایطی که اولی حضور خود را در سوریه برای دفاع از رژیم اسد افزایش داده است و فشارهای دومی را افزایش داده است.
اما تنش بین دو دشمن آشکار در حال افزایش است. سایت افزایش مشتری بنا بر گزارش ها، اسرائیل در چند هفته گذشته دو بار به تاسیسات نظامی ایران در سوریه حمله کرده است. و روز دوشنبه، نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو ظاهراً به طور علنی به رئیس جمهور ترامپ فشار می آورد تا از توافق هسته ای ایران که مورد حمایت بین المللی است، خارج شود. اکنون، نگرانیها در مورد درگیری آشکار بین ایران و اسرائیل افزایش یافته است و روابط روسیه با هر دو، به ویژه ایران، متحد حامی اسد، را در معرض آزمایش قرار میدهد.
چرا این را نوشتیم
روسیه به عنوان حائل بین اسرائیل و ایران در بحبوحه جنگ در سوریه عمل کرده است و ما اخیراً به آنچه مسکو برای کاهش نگرانیهای اسرائیل انجام میدهد نگاه کردیم. اما به نظر می رسد که خویشتن داری اسرائیل در حال فروپاشی است و وضعیت روابط ایران و روسیه را برای مدیریت هر گونه درگیری حیاتی می کند.
یک جنگ تیراندازی آشکار بین اسرائیل و ایران، حتی اگر محدود به خاک سوریه باشد، بدترین کابوس مسکو خواهد بود. اما اگر میانجیگری کرملین بتواند دو طرف را از هم دور نگه دارد و در عین حال فرمولی برای محدود کردن نفوذ بلندمدت ایران در سوریه پیدا کند، روسیه میخواهد وجهه خود را بهعنوان برترین واسطه معامله خاورمیانه تثبیت کند.
فئودور لوکیانوف، سردبیر مجله روسیه در امور جهانی، یک مجله برجسته سیاست خارجی مسکو، میگوید: بن بست بین اسرائیل و ایران یکی از پیچیدهترین مشکلاتی است که دیپلماسی روسیه امروز با آن مواجه است. روابط روسیه با ایران با همکاری آنها در سوریه ضروری است. آنها به یکدیگر نیاز دارند. اما تفاهم خوبی نیز با اسرائیل وجود دارد . تا همین اواخر، روسیه توانسته بود تا حدی تعادل بین این دو را حفظ کند، اما اکنون این امر غیرممکن شده است.
خوزه لوئیس ماگانا/AP
زیربنای بحران کنونی ترس از افزایش قدرت منطقه ای ایران از سوی اسرائیل، عربستان سعودی و ایالات متحده است. از زمان خروج از مدار ایالات متحده پس از انقلاب اسلامی 1979، ایران شیعه از یک جنگ مخرب گسترده با عراق صدام حسین جان سالم به در برده و دهه ها انزوا و تحریم های غرب را تحمل کرده است. دشمنان این کشور اکنون شاهد گسترش نفوذ خود در سراسر سطح شمالی خاورمیانه تا مدیترانه هستند، از جمله عراق اکثریت شیعه، سوریه تحت کنترل علوی ها و جنبش شبه نظامی شیعه لبنانی حزب الله.
ولادیمیر سوتنیکوف، کارشناس مستقل خاورمیانه می گوید: «ریشه های مناقشه بسیار عمیق تر از مسائل مربوط به توافق هسته ای ایران است. ایران خود را تمدنی باستانی میداند، وارث امپراتوری ایران که زمانی بر کل منطقه تسلط داشت. دشمنی کنونی ایران و کشورهای عربی خلیج فارس، در وهله اول عربستان سعودی، تازه ترین تجسم یک دشمنی بسیار قدیمی است. ایران اسرائیل را تنها نماینده آمریکا میبیند.»
آقای سوتنیکوف میافزاید: «اسرائیل به نوبه خود میترسد که ایران میخواهد به هژمون منطقه تبدیل شود و هر نیرویی که ممکن است اهداف اسرائیل را مسدود کند چیزی است که آن را تحمل نخواهد کرد. همه این خصومتها اکنون خدمات پرده مشهد در میدان نبرد سوریه آشکار میشود و روسیه در این بین گرفتار شده است.»
یک شریک دشوار برای روسیه
سوتنیکوف میگوید: علیرغم اینکه ممکن است اوضاع برای بسیاری در غرب به نظر برسد، «ایران همیشه شریک دشواری برای روسیه بوده است».
اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ ایران و عراق در دهه 1980، زره پوش اصلی صدام حسین بود و حمایت دیپلماتیک خود را به شدت به نفع عراق متمایل کرد. اگرچه اتحاد جماهیر شوروی همچنین به ایران تسلیحات میفرستاد، اما ویکتور چرنومیردین، نخستوزیر روسیه پس از فروپاشی شوروی، در سال 1995 توافقنامهای محرمانه با ایالات متحده امضا کرد تا فروش تسلیحات متعارف به جمهوری اسلامی را متوقف کند، اگرچه طبق گزارشها، این کشور به طور کامل شرایط خود را رعایت نکرد.
در سال 2010، روسیه در شورای امنیت سازمان ملل به حمایت از تحریم های جامع علیه ایران به دلیل برنامه مشکوک به تسلیحات هسته ای این کشور رأی داد. حتی پس از بازگشت به کرملین در سال 2012 در بحبوحه وخامت روابط با غرب، ولادیمیر پوتین بارها در برابر درخواستهای آمریکا و اسرائیل مبنی بر عدم اجرای قرارداد قبلی برای تامین موشکهای پیشرفته اس-300 به ایران سر تعظیم فرود آورد ، هرچند که از آن زمان تاکنون این کار را انجام داده است . مسکو همچنین تکمیل نیروگاه اتمی غیرنظامی ایران بوشهر را در پاسخ به درخواستهای غرب، قبل از تکمیل پروژه و پیشنهاد ساخت نیروگاههای اتمی بیشتر برای ایران پس از تیره شدن روابط با ایالات متحده در سال 2014، به تعویق انداخت.
به نظر می رسد تجارت بین روسیه و ایران به سرعت در حال افزایش است، اما کل گردش مالی در سال گذشته تنها 2 میلیارد دلار یا به میزان قابل توجهی کمتر از تجارت روسیه با اسرائیل بود. به نظر میرسد که یک طرح بسیار مضحک برای کمک به ایران برای اجتناب از تحریمهای غرب از طریق ارسال نفت به روسیه در ازای کالاهای روسی، به سختی اجرا شده است.
میخائیل کروتیخین، یکی از شرکای RusEnergy، یکی از سایت تبلیغات مشاوران انرژی در مسکو، میگوید: «میزان نفتی که روسیه از ایران میخرد بسیار ناچیز است و به نظر میرسد تنها راهی برای ایران باشد که برای کالاهای نظامی روسیه بهجای نقدی، نفت بپردازد». . به طور کلی، روسیه و ایران هر دو صادرکننده نفت و در نتیجه رقیب یکدیگر هستند. و قوانین ایران سرمایهگذاری در زیرساختهای بالادستی نفت و گاز را برای شرکتهای خارجی بههیچوجه سودآور نمیداند، بنابراین چشماندازی برای شرکتهای روسی در آنجا کم است.»
تغییر چشمگیر این است که روسیه تقریباً سه سال پیش برای تقویت رژیم بشار اسد، مشتری قدیمی مسکو، در سوریه مداخله کرد. این منجر به یک اتحاد قوی در میدان جنگ با ایران شده است که ممکن است پیامدهای بسیار گسترده تری داشته باشد.
آقای لوکیانوف می گوید: «اهداف آنها کاملاً منطبق نیست. دستور کار ایران منطقه ای است، درباره اسرائیل و عربستان سعودی است. دستور کار روسیه جهانی است، برای تقویت موقعیت روسیه در صحنه جهانی. اما مکمل هم هستند.»
تحول اصلی دیگر این است که روابط آمریکا و روسیه از زمان مداخله روسیه در سوریه عملاً از بین رفته و سوخته است. یکی از اثرات آن ممکن است این باشد که روسیه نسبت به گذشته تمایل کمتری به گوش دادن به درخواست های ایالات متحده مبنی بر عدم ارائه تسلیحات پیشرفته، مهندسی هسته ای و سایر فناوری های حیاتی به ایران خواهد داشت.
لوکیانوف میگوید: «روسیه همیشه یک چشم به بهبود روابط خود با ایالات متحده داشته است و هر موقعیتی را فرصتی برای تقویت مشارکت مورد انتظار خود با واشنگتن میدانست. اکنون روابط با ایالات متحده آنقدر بد است که مسکو ممکن است بازدارندگی کمتری برای نزدیک شدن به ایران داشته باشد. و اگر توافق هسته ای از بین برود و ایران دوباره تحت تحریم قرار گیرد، این تنها وابستگی آن به روسیه را تقویت می کند.
روسیه همچنین به ایران برای کمک به شکل دادن به یک راه حل سیاسی برای سوریه در به اصطلاح روند آستانه، جایگزینی برای روند ژنو تحت حمایت سازمان ملل برای سوریه که روسیه، ترکیه و ایران سال گذشته آغاز کردند، متکی است. تحلیلگران می گویند که مسکو قصد دارد به مسیر آستانه ادامه دهد، حتی اگر مذاکرات ژنو - که شامل ایالات متحده به عنوان یک بازیگر اصلی است - در آینده نزدیک از سر گرفته شود .
اما امیدواری روسیه برای حل بحران طولانی مدت سوریه بر اساس شرایط آن به جدا نگه داشتن ایران و اسرائیل در هفته های آینده بستگی دارد.
لوکیانوف میگوید: پوتین یک عملگرا است و میداند که اسرائیل از حضور نظامی ایران در نزدیکی مرزهایش شکایت میکند. اما او همچنین نمیتواند اجازه دهد دستاوردهای روسیه در سوریه از بین برود. او باید اتحاد با ایران را حفظ کند، بنابراین او همچنین باید به اسرائیل نشان دهد که محدودیت های خاصی وجود دارد که اسرائیل نباید از آنها تجاوز کند. روسیه هرگز مستقیماً با اسرائیل درگیر نخواهد شد، اما احتمالاً اراده خود را با تقویت پدافند هوایی سوریه به گونهای که میدان عمل اسرائیل را محدود میکند، اعمال خواهد کرد.»
سوتنیکوف میگوید مسکو تلاش خواهد کرد تا حائلی بین این دو باشد، اما گفتن این کار آسانتر از انجام آن است.
«اسرائیل و ایران دشمنان سرسخت هستند و در حال تقابل هستند. به نظر می رسد اسرائیل از حمایت کامل ترامپ برخوردار است و به سرعت در حال حرکت است. برای روسیه، این مانند تلاش برای نشستن روی دو صندلی در آن واحد است.